صفحه اصلی
معرفی کتاب: نیک سرشت
  • 23 بازدید

درباره کتاب

کتاب نیک سرشت برای هر پدر و مادری که تا‌به‌حال تحت فشار مراقبت از فرزندان بوده نوشته شده است – یعنی همه ما. این کتاب نه‌تنها یک راهنمای عملی برای تربیت بچه‌های انعطاف‌پذیر و سالم است، بلکه منبعی برای حمایت از والدینی است که در شرایط سختی به‌سر می‌برند، کسانی که به شفقت بیشتر و استرس کمتری نیاز دارند.

دکتر بکی کندی، متخصص والدین، رویکرد پیشگامانه‌ی خود را برای تربیت فرزندان در این کتاب به اشتراک می‌گذارد و بر خلاف بسیاری از راهنماهای تربیت فرزند، راهبردهای عملی برای فرزندپروری را به شیوه‌ای ارائه می‌دهد که احساس خوبی داشته باشد.

در چند سال گذشته، دکتر بکی کندی جرقه‌ی یک انقلاب تربیتی بوده است. میلیون‌ها والد که از توصیه‌هایی که در عمل بی‌فایده هستند، خسته شده‌اند، رویکردِ اثرگذارِ دکتر بکی را پذیرفته‌اند، مدلی که ارتباط با فرزندانمان را به اصلاح آنها ترجیح می‌دهد. ایشان با سابقه‌ی طولانی فعالیت در حوزه‌ی روان‌شناسی بالینی، در کتاب نیک‌سرشت فلسفه‌ی والدگری خود را با راهکاری عملی مطرح کرده است تا از وضعیت تردید و خودسرزنشگری، دور شده و به اعتماد‌به‌نفس و رهبری مقتدرانه برسید.

مترجم شقایق الکائی  نشر میلکان

از متن کتاب

"اگر دایی‌ات رو بغل نکنی، ناراحت می‌شه!"
وقتی بذر مهرطلبی را در ذهن فرزندانمان می‌کاریم

کیکی چهار ساله، با پدر و مادرش به دیدن دایی‌اش می‌رود. وقتی می‌رسد دایی‌اش می‌خواهد کیکی را بغل کند اما کیکی فرار می‌کند و می‌گوید: «بغل نه!» دایی‌اش به سمت او می‌رود و می‌گوید: "من ماه‌هاست ندیدمت! اگه بغلم نکنی خیلی ناراحت می‌شم. می‌خوای ناراحتم کنی؟"

مادر کیکی هم عصبانی است و هم گناهکار. برادرش آشکارا رنجیده و دخترش آشکارا مقاومت می‌کند. چه واکنشی باید نشان دهد؟ قبل از هر چیز این نکته‌ی مهم را بگویم: الگوهایی که در کودکی و در چنین شرایطی شکل می‌گیرند تا بزرگسالی نیز با ما می‌مانند.

من اگر به جای مادر کیکی بودم می‌گفتم: نمی‌خوای دایی رو بغل کنی، نه؟ مشکلی نیست. تو تنها فرد درون بدنت هستی، پس فقط تو می‌دونی چی برات مناسبه. درسته که دایی ناراحته ولی اشکالی نداره. دیگران حق دارن وقتی ما نه می‌گیم، احساساتی داشته باشن. لازم نیست فقط به این دلیل که کسی ناراحته نظرت رو عوض کنی.

شما می خواهید فرزندتان بتواند از خواسته‌ها و نیازهایش دفاع کند؛ حتی اگر دیگران از آن ناراحت شوند. این جملات را به او بیاموزید: “من تنها شخص در بدنم هستم. من تنها کسی هستم که می‌دانم چه می‌خواهم و برای چه چیزی آماده هستم. من کنترل می‌کنم که چه کسی مرا لمس کند. من تنها کسی هستم که می‌توانم این تصمیم‌ها را بگیرم. وظیفه‌ی من این نیست که دیگران را خوشحال کنم.” ...

 

افزودن نظرات